تجربه سوگ در کودکان و نوجوانان

تجربه سوگ | کودکان زیر دو سال
کودکان زیر دوسال، در مواجهه با سوگ، تغییرات را عمیقا درک می‌کنند اما مهارت زبانی لازم برای بیان افکار و احساساتشان را ندارند.
در عوض رفتاری نشان می‌دهند که پریشانی آنها را نشان می‌دهد.

توصیه‌ها
۱. با زبان بسیار ساده به آنها توضیح دهید که فردی که فوت شده، از میان آنها رفته و هرگز باز نمی‌گردد.
۲. تا جای ممکن اجازه ندهید روزمره‌شان تغییر کند یا تغییرات شدیدی را تجربه کنند.
۳. از لباس یا یادگاری‌های شخص فوت‌شده استفاده کنید تا به کودک آرامش دهد و خاطرات مثبت در ذهن کودک باقی بماند.

تجربه سوگ | ۳ تا ۵ سال
درک مفهوم مرگ گاهی حتی برای بزرگسالان نیز بسیار دشوار است، چه برسد برای کودکان.
استفاده از زبان ساده و روراستی با کودکان در این شرایط بسیار مهم است.
کودک در این سن به دلیل داشتن «تفکر جادویی» باور دارند که افکارشان، رویدادهای اطراف را به وجود می‌آورد در نتیجه ممکن است خود را مقصر مرگ کسی بدانند.

توصیه‌ها
• مرگ را به خوابیدن یا رفتن به جای دور (ترک کردن) تشبیه نکنید. به جای آن بگویبد که بدن فرد دیگر کار نمی‌کند.
• تشبیه کردن به «خواب» یا «رفتن» ممکن است کودک را مضطرب کند. مثلا کودک دیگر نخوابد یا احساس کند که او باعث شده تا فرد فوت‌شده او را ترک کند و احساس رهاشدگی پیدا کند.
• کودک حق دارد تا بخواهد در مراسم ترحیم شرکت کند یا کمک کند.

تجربه سوگ | ۶ تا ۹ سال
ذهن کودکان در این بازه سنی می‌تواند درکی واقع‌بینانه از مفهوم مرگ داشته باشد. ممکن است مرگ را در قالب شخص بفهمند که فرد فوت‌شده را به مکان دوردست می‌برد و لزوما برای هرکسی اتفاق نمی‌افتد و آن را مربوط به افراد پیر یا ناتوان بدانند.
ممکن است سوالاتی درباره بدن پس از مرگ بپرسند تا اطلاعاتی کسب کنند. از این طریق می‌توانند احساس امنیت و کنترل کنند. یکی نگرانی‌هایشان این خواهد بود که چه کسی از آنها مراقبت می‌کند.
کودکان در این بازه سنی نیاز به توجه عمیق دارند تا بتوانند زخم سوگ خود را التیام بخشند.

توصیه‌ها
• به پرسش‌های آنها درباره مرگ و تغییرات بدن (مثلا چرا بدن سرد می‌شود؟) اطلاعات نسبتا دقیقی به آنها بدهید زیرا آنها درک بهتری از فعالیت بدن دارند. در نتیجه، مرگ را برای آنها عادی‌سازی کنید تا باعث کاهش اضطرابشان بشود.
• از آنها بخواهید با شما صحبت کنند و به آنها نشان دهید می‌توانند احساسات دردناکشان را با شما به اشتراک بگذارند.
• شرکت‌دادن آنها در مراسم ترحیم می‌تواند برای آنها مفید باشد.

تجربه سوگ | ۱۰ تا ۱۲ سال
کودکان در این گروه سنی به درک پیچیده‌تری از مرگ می‌رسند. همچنین ممکن است درباره نحوهٔ مرگ کسی سوال بپرسند. اگر چه این سوالات ممکن است ناخوشایند به‌نظر برسند اما این کودکان نیاز دارند تا تسلطی بر مفهوم مرگ داشته باشند.
آگاهی اخلاقی در این گروه سنی در حال رشد است و ممکن است کودک تصور کند که مرگ نوعی تنبیه است.
کودکان در این بازه سنی آنقدر بالغ هستند که در مراسم ترحیم و ابراز احساسات‌شان درباره این مراسم مشارکت کنند.

توصیه‌ها
• باید برای کودکان این سن، توضیح داده شود که مرگ برای هرکسی رخ می‌دهد و اجتناب‌ناپذیر است و کسی مجازات نشده است.
• همچنین توضیح بدهید که گاهی در زندگی رخدادهایی وجود دارد که نمی‌توان کاملا توضیح داد.
• تجربه فقدان و سوگ در کودکان و بزرگسالان وجود دارد و به‌اشتراک گذاشتن این احساسات می‌تواند روابط را استحکام بخشد. با اینحال بزرگسالان در حین سوگواری خود باید مراقب باشند تا کودکان را دچار آسیب نکنند.

تجربه سوگ | ۱۳ تا ۱۸ سال
بیشتر نوجوانان درک کاملی از مرگ دارند. آنها در حال شکل‌دهی به بینش معنوی خود هستند و می‌توانند مرگ و مردن را تصور کنند.
با اینحال آنها در حال تجربه حس جاودانگی هستند و اغلب خطر می‌کنند. در نتیجه تجربه مرگ ممکن است برایشان غافلگیرکننده باشد.
واقعیت مرگ ممکن است دنیای امن و ایده‌آل آنها را در هم بشکند. به همین دلیل احتمالا صحبت درباره مرگ شخص ازدست‌رفته برایشان بسیار دشوار باشد.
نوجوانان، در حال رشد استقلال‌شان هستند و بهتر است برای ابراز احساسات یا مشارکت در مراسم ترحیم، زور و اجبار به آنها وارد نکنیم.

توصیه‌ها
بهتر است آنها را برای مشارکت در مراسم ترحیم یا صحبت درباره خاطرات و احساساتشان تحت فشار قرار ندهیم تا کمتر احساس مقابله کنند.
مکالمه درباره احساس‌هایشان ممکن است در موقعیت‌های غیرمنتظره رخ بدهد، مثلا در حال آماده شدن برای مدرسه یا هنگام رانندگی. در این شرایط با حفظ آرامش، گفت‌وگوی معناداری شکل دهید.
برای یادآوری خاطرات شخص فوت شده، بهتر است خلاقانه آنها را در مراسم یا رویداد خانوادگی مطرح کنید.

 

مقالات مرتبط

میزوفونیا: درک و راه های درمان اختلال صدا بیزاری  

میزوفونیا یک اختلال پیچیده و کمتر درک‌شده است که می‌تواند بر زندگی روزمره فرد تأثیر بگذارد. با این حال، با استفاده از استراتژی‌های مناسب، امکان تشخیص و مدیریت این وضعیت وجود دارد. با درک محرک‌ها، علائم و درمان‌های موجود، افراد مبتلا به میزوفونیا می‌توانند کنترل زندگی خود را به دست گیرند و در دنیای صدا آرامش پیدا کنند.

پاسخ‌ها