چگونه بحث سالمی در روابطمان داشته باشیم؟ 

مشاجرات بد اغلب این‌گونه هستند: دو نفر سر هم داد می‌زنند و توهین می‌کنند، دلخوری‌های گذشته را به میان می‌کشند و بحث با درهای به هم کوبیده و قهر یا کینه روزانه پایان می‌یابد. در دعواهای بد، شما به همسرتان حمله می‌کنید چون خودتان آسیب دیده‌اید. داد می‌زنید، فحش می‌دهید، تحریک‌آمیز عمل می‌کنید، تهدیدات احمقانه‌ای درباره ترک رابطه می‌کنید. شما در بدترین حالت خود هستید.  در مقابل، دعواهای خوب درباره انتقال پیامی مهم است، حتی اگر با داد زدن همراه باشد. ممکن است احساس کنید که همسرتان شما را ناامید کرده یا موضوع مهمی را اشتباه فهمیده است. دعواهای خوب لزوماً آرام و ساکت نیستند: اغلب شامل صدای بلند و احساسات دشوار هستند. اما نباید زشت باشند.

 

  1. تشخیص دهید که آیا دعوا درباره چیزی قابل حل است یا یک مسئله ی همیشگی

بزرگ‌ترین اشتباهی که زوج‌ها مرتکب می‌شوند این است که درباره مسائلی بحث می‌کنند که قابل تغییر نیستند. هیچ روش درستی برای پیدا کردن تعادل بین زمان با هم بودن و زمان جدا بودن وجود ندارد. هیچ میزان درستی از رابطه جنسی در یک رابطه وجود ندارد. اکثر مشاجرات درباره این است که تلاش می‌کنیم همسرمان را متقاعد کنیم که روش ما درست است. تحقیقات نشان می‌دهد که تا دو سوم دعواها درباره این مسائل غیرقابل حل است.

  1. قاطع باشید، اما بی‌رحم نباشید

آیا به این معنی است که هرگز نباید درباره تفاوت‌های شخصیتی بحث کنید؟ خیر. گاهی لازم است چیزی که برایتان مهم است و دلیل آن را بیان میکنید، با قاطعیت انجام دهید. اگر می‌خواهید زمان بیشتری را با همسرتان بگذرانید و اک به اهمیت این موضوع پی نمی‌برد، باید واضح بگویید چرا این موضوع برایتان مهم است.

3.به اندازه‌ای که حرف می‌زنید، گوش کنید! 

اگر بیشتر از اینکه گوش بدهید در حال حرف زدن یا داد زدن هستید، شکست خورده‌اید. دعواها فرصتی برای یادگیری درباره همسرتان هستند. به آن توجه کنید. شما می‌توانید حرفتان را بزنید، اما باید به طرف مقابل هم اجازه بدهید پاسخ بدهد. این کار ساده نخواهد بود.تمایل طبیعی شما دفاع از خود و مبارزه است. این تمایل را کنترل کنید. نفس عمیق بکشید. گوش کنید. این موضوع درباره تسلیم شدن نیست؛ بلکه مربوط به تفکر بزرگسالانه بعد از مشاجره دیروز است.

 

مقالات مرتبط

چگونه تاب آوری خود را نسبت به عدم قطعیت افزایش دهیم؟ 

موضوع مشترک در پس اکثر حالات اضطرابی، نارضایتی یا ترس از عدم قطعیت است. هرچه بیشتر با عدم قطعیت احساس ناراحتی کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که با اضطراب دست و پنجه نرم کنید. برای بسیاری، افکار و رفتارهای اضطرابی تلاشی برای شناخت ناشناخته‌ها یا اجتناب از اقدام تا زمانی است که ناشناخته شناخته شود. این تلاش‌ها به طور غیرقابل دستیابی شما را در چرخه تکراری، اجتناب و فلج تصمیم‌گیری به دام می‌اندازند.

پاسخ‌ها