بهبود درمان با بازیهای نقشآفرینی

نکات کلیدی:
- بازیهای نقشآفرینی رومیزی بهعنوان شکلی از گروهدرمانی، در درمان اختلالهایی مانند اضطراب، افسردگی، ADHD و دیگر موارد، نتایج امیدوارکنندهای داشتهاند.
- این بازیها نیازمند همکاری هستند و میتوانند مهارتهای مقابلهای واقعی را در افراد تقویت کنند.
- درمان گروهی از طریق بازی، فرصتی فراهم میکند تا رواندرمانگر بتواند نشانهها را در لحظه شناسایی و مدیریت کند و در عین حال مهارتهای زندگی مانند ارتباط، همکاری و مدیریت تعارض را در شرکتکنندگان تقویت کند.
رواندرمانگران سالهاست که از بازی برای برقراری ارتباط با کودکان، ارزیابی و درمان آنها استفاده کردهاند. اما اکنون برخی از انواع بازیها بهعنوان مداخلهای درمانی برای نوجوانان و بزرگسالان نیز مؤثر واقع شدهاند. با ترکیب عناصر روشهای مبتنی بر شواهد مانند نقشآفرینی، سایکودرما و رواندرمانی گروهی، تعداد فزایندهای از روانشناسان از بازیهای نقشآفرینی رومیزی بهعنوان شیوهای درمانی برای همهی گروههای سنی استفاده میکنند.
بازیهای نقشآفرینی رومیزی چیست؟
بازیهای نقشآفرینی رومیزی (tabletop role-playing games) نوعی بازی داستانمحور و باز هستند که در آن بازیکنان نقش شخصیتهایی خیالی را بازی میکنند.. در این بازی، درمانگری که نقش “راهبر بازی” را دارد، داستان را روایت میکند و بازیکنان با تصمیمهای خود روند بازی را شکل میدهند. جلسات درمانی معمولاً شامل چهار تا شش شرکتکننده است که طی چند هفته یا ماه در سری بازیهای مختلف شرکت میکنند. درمانگر معمولاً در پایان هر جلسه با گروه گفتوگو کرده و در صورت نیاز، جلسات فردی نیز برگزار میشود.
هدف از این مداخلات، مجهز کردن شرکتکنندگان به ابزارهای درمانی برای زندگی واقعی است؛ از مهارتهای اجتماعی پایه تا راهکارهای مقابلهای با اضطراب، افسردگی، تروما و ADHD.
نقشآفرینی بهعنوان ابزار درمانی
این نوع مداخله، بر پایهی پژوهشهایی در مورد نقشآفرینی بنا شده که نشان دادهاند این روش میتواند منجر به تغییر نگرش، تقویت عزتنفس و بهبود روابط بینفردی شود. شخصیتهایی که شرکتکنندگان خلق میکنند، اغلب بههمراه درمانگر و در راستای اهداف درمانی طراحی میشوند؛ مثلاً فردی با اضطراب ممکن است شخصیت شجاعی خلق کند یا فردی دیگر، شخصیتی با جنسیت یا نژادی متفاوت از خود برای کسب دیدگاهی نو انتخاب کند.
درمانگر راهبر بازی با ایجاد موقعیتهای مختلف، بازیکنان را در ماجراجوییهایی مشترک هدایت میکند. در روند بازی، درمانگر میتواند سناریوها را با نیازهای خاص افراد تطبیق دهد؛ مثلاً بازیکنی مضطرب را تشویق به پذیرش ریسک کند. این دنیای خیالی میتواند بستری امن و مؤثر برای خودشناسی فراهم کند. در این بازیها افراد میتوانند مهارتهای زندگی را تمرین کنند، بدون آنکه پیامدهای واقعی را تجربه کنند. اگر اشتباهی رخ دهد، “شخصیت خیالی” با پیامد آن مواجه میشود، نه خود فرد.
فضای امن برای یادگیری و رشد
درمانگر، با ساختاردهی به فضای بازی، اطمینان حاصل میکند که بازیکنان احساس امنیت عاطفی دارند. برای مثال، مگان کانل، روانشناس بالینی، در گروههای درمانیاش برای نوجوانان دختر، در شروع هر گروه، موضوعاتی را که افراد تمایل ندارند در بازی باشد (مثل عنکبوت، مصرف مواد یا اشارههای جنسی) مشخص میکند. بازیکنان همچنین میتوانند در جریان بازی، با ژتونهایی نارضایتی خود را از روند بازی اعلام کنند—این مهارت ارتباطی به تدریج به دنیای واقعی منتقل میشود.
مزایا و کاربردها در اختلالهای مختلف
اضطراب
بازیهای نقشآفرینی میتوانند به بازنگری در افکار اضطرابی کمک کنند. مثلاً در گروهی، اضطراب به شکل پری کوچکی نمایش داده شد که تصاویری ترسناک خلق میکرد—روشی برای تفکیک ترسهای واقعی از بزرگنماییهای ذهنی.
افسردگی
افزایش تعامل، همکاری و احساس ارزشمندی، از جمله مزایای مهم این بازیها در مقابله با افسردگی است. مثلاً شخصیت هر فرد دارای توانایی خاصی است که گروه به آن نیاز دارد، همین باعث ایجاد احساس مؤثر بودن میشود.
ADHD و رفتارهای تکانشی
بازی، توجه افراد را بهصورت طبیعی جلب میکند و بهجای صحبت درباره پیامدها، آنها را در متن بازی تجربه میکنند. برای مثال، بازیکنی که بیدلیل به نگهبان شهر حمله کرده بود، باعث دستگیری کل گروه شد. در برخورد بعدی با نگهبان، دیگر بازیکنها یادآوری کردند که “نمیخواهند دوباره زندانی شوند” و بازیکن تکانشی، تصمیم سنجیدهتری گرفت.
OCD (اختلال وسواس فکری-عملی)
این بازیها برای مواجههسازی تدریجی و کنترل عدم قطعیت مؤثرند. چون نتیجهی بسیاری از اقدامات در بازی به شانس یا تصمیم دیگران بستگی دارد، بازیکنها با تجربهی مبهم بودن پیامدها کنار میآیند.
PTSD (اختلال استرس پس از سانحه)
بازیکنان میتوانند از طریق شخصیت خیالی خود، بدون فشار مستقیم، درباره احساساتشان صحبت کنند. مثلاً کهنهسربازی که از رعد و برق میترسید، شخصیتی خلق کرد که میتوانست طوفان ایجاد کند و به مرور این محرک برایش قابلتحملتر شد.
اختلال طیف اوتیسم
ماهیت غیرقابلپیشبینی بازی، افراد اوتیستیک را تشویق به انعطافپذیری میکند. آنها میتوانند از طریق نقشآفرینی، همدلی و مهارتهای اجتماعی را تمرین کنند. بازیها موقعیتهای واقعی اجتماعی را شبیهسازی کرده و بازخوردی امن و بدون تنبیه فراهم میآورند.
رشد فردی بدون تشخیص بالینی
حتی افرادی که تشخیص بالینی ندارند، میتوانند برای رشد فردی از این روش استفاده کنند. از تقویت اعتماد به نفس گرفته تا تمرین ابراز وجود، بازیهای نقشآفرینی بستری ایمن و منعطف برای آزمودن نسخههای متفاوتی از خود فراهم میکنند. همچنین در مشاورههای شغلی و تحصیلی نیز استفاده از این بازیها به دانشجویان کمک میکند شغلهای آیندهی خود را در یک محیط خیالی تجربه و بررسی کنند.
پاسخها