تفاوتهای بین اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال شخصیت وسواسی-جبری

اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و اختلال شخصیت وسواسی-جبری (OCPD) دارای شباهتهایی هستند که ممکن است تمایز میان آنها را دشوار کند. هر دو میتوانند باعث قضاوت منفی دیگران شوند و در عین حال باعث رنج درونی فرد شوند. اما این دو اختلال اساساً متفاوت هستند و شناخت تفاوتهای آنها برای درک بهتر خود یا دیگران اهمیت زیادی دارد.
به طور کلی و به بیان ساده، در حالی که افراد دارای NPD معمولاً نیاز دارند احساس ویژه بودن کنند، افراد مبتلا به OCPD معمولاً تلاش میکنند از اتهامات اخلاقی از جانب خود یا دیگران فرار کنند.
البته امکان همپوشانی میان این دو اختلال وجود دارد. به طور نظری، فردی میتواند معیارهای تشخیصی کامل هر دو اختلال را داشته باشد، یا صرفاً ویژگیهای هر دو را در حدی داشته باشد. اما معمولاً یکی از این دو اختلال غالب است و اشتباه گرفتن آنها میتواند منجر به ناکامی در درمان بالینی و سوءتفاهم در روابط شود. در واقع، یکی از نقدهای درمانهای اولیه فرویدی این بود که افراد خودشیفته به گونهای درمان میشدند که انگار وسواسی-جبری هستند که نتایج رضایتبخشی نداشت. همچنین ممکن است OCPD به اشتباه با NPD تشخیص داده شود. قبل از ادامه بحث، باید بپذیریم که این دستهبندیهای تشخیصی مبتنی بر کلیتهایی هستند و در هر دسته تنوع زیادی وجود دارد. میتوان این دستهبندیها را مانند نقشههایی دانست که فقط ایالت (یا کلیت) را مشخص میکنند و نه محله دقیق را. برای مثال، در ایالت لوئیزیانا، محلهی فرانسوی نیواورلئان کاملاً با محلهی کریج کوارتر در شروپورت متفاوت است. به همین صورت، افراد خودشیفته ممکن است آشکار (برونگرایانه) یا پنهان (درونگرایانه) باشند، و افراد وسواسی-جبری ممکن است رهبر یا کمککننده باشند.
شباهتهای اختلال شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری
در اینجا به برخی شباهتهای این دو اختلال اشاره میکنیم (که البته تنوع زیادی در هر دو گروه وجود دارد):
* هر دو به دنبال ایدهآلهای کمال هستند.
* هر دو میتوانند به سختگیری و کنترلگری تبدیل شوند.
* هر دو ممکن است فاقد همدلی و سخاوت باشند.
* هر دو میتوانند عصبانی و قضاوتگر باشند.
* هر دو نیاز به تأیید و تأییدیه از خارج دارند.
* هر دو برای جبران ناامنیهای خود، در تنظیم و حفظ عزت نفس دچار مشکل هستند.
تفاوتهای اختلال شخصیت خودشیفته و وسواسی-جبری
* افراد دارای NPD بدون تلاش خاصی احساس میکنند مستحق تحسین، توجه و رفتار ویژه هستند.
* در مقابل، افراد دارای OCPD برای کسب احترام و پذیرش اجتماعی بهشدت تلاش میکنند، حتی اگر این تلاش به خود یا روابطشان آسیب برساند.
* افراد مبتلا به NPD تمایل دارند قوانین و عرفهای اجتماعی را برای رسیدن به منافع شخصی خود زیر پا بگذارند.
* در حالی که افراد مبتلا به OCPD بهشدت به قوانین و اصول اخلاقی پایبندند، حتی اگر این وفاداری به ضرر منافع شخصی آنها تمام شود. با این حال، ممکن است بهطور ناخودآگاه قوانین را طوری بازتعریف کنند که با نیازهایشان سازگار شود، چون احساس گناه آنها را از رفتارهای صریحاً خودمحور بازمیدارد.
* افراد دارای NPD ممکن است ارزشها و ایدهآلهای خود را بر حسب موقعیت تغییر دهند تا بیشترین سود را ببرند.
* اما افراد دارای OCPD معمولاً دارای نظام ارزشی سختگیرانه و انعطافناپذیر هستند و به اصول خود پایبند میمانند، حتی اگر این اصول آنها را در موقعیت دشواری قرار دهد.
* افراد دارای NPD سعی میکنند احساس پوچی درونی و عزتنفس پایین را با بزرگنمایی درخشش، زیبایی، موفقیت یا اعتبار خود جبران کنند.
* در مقابل، افراد دارای OCPD با پافشاری بر فضیلت، درستکاری و بهرهوری در برابر احساس درونی ناکارآمدی و شرم دفاع میکنند.
* افراد مبتلا به NPD خود را در آستانه کمال میبینند یا حتی معتقدند که به آن دست یافتهاند.
* اما افراد مبتلا به OCPD بندرت احساس میکنند که به اندازه کافی خوب یا کامل هستند و معمولاً درگیر حس ناکافی بودناند.
* افراد دارای NPD ممکن است نسبت به دیگران خسیس باشند اما برای خودشان زیادهرو و ولخرج.
* در حالی که افراد دارای OCPD معمولاً هم نسبت به دیگران و هم نسبت به خودشان صرفهجو و محدودکنندهاند.
* افراد دارای NPD با تحقیر دیگران سعی میکنند خود را بالاتر ببرند؛ نگاه آنها به دیگران اغلب از موضع برتری و بیاحترامی است.
* افراد دارای OCPD نیز ممکن است رفتار تحقیرآمیز داشته باشند، اما این تحقیر معمولاً ناشی از پایبندی سختگیرانه به اصول و قضاوت اخلاقی است؛ یعنی دیگران را به دلیل نقض استانداردهای اخلاقی یا بینظمی سرزنش میکنند.
پاسخها