روان‌درمانی بلندمدت یا کوتاه‌مدت؟

روان‌درمانی بلندمدت (Long-term Psychotherapy)

مزایا

  • درگیری عمیق درمانی: امکان پرداختن به مسائل بنیادین شخصیت از طریق تفسیر، بازتاب، تحلیل رؤیاها و خاطرات اولیه فراهم می‌شود.
  • پردازش انتقال و انتقال متقابل (Transference & Countertransference): روابط گذشته بیمار با افراد مهم زندگی‌اش در گذشته در درمان بازسازی می‌شود که می‌تواند منبعی برای تغییرات پایدار باشد.
  • فضای درمانی امن و پایدار: بستر امنی برای اصلاح تجارب شکست‌خورده گذشته ایجاد می‌شود.
  • بازسازی شخصیت و افزایش بینش: فرصت برای بازسازی دفاع‌های ناسازگار، افزایش خودآگاهی و بهبود عملکرد روانی در طول زمان.
  • حل عمیق‌تر تعارضات ناخودآگاه: به‌ویژه برای بیماران با مشکلات شخصیت‌محور یا تروماهای پیچیده بسیار مفید است.

معایب

  • مدت زمان نامشخص: آغاز و پایان روشنی ندارد؛ می‌تواند برای برخی بیماران استرس‌زا یا ناکارآمد باشد.
  • وابستگی به درمانگر: احتمال شکل‌گیری وابستگی بالا به درمانگر یا چارچوب درمانی وجود دارد.
  • هزینه و زمان بالا: برای بسیاری از افراد، به‌ویژه کسانی با منابع محدود، عملی نیست.

 

🔵 روان‌درمانی کوتاه‌مدت (Short-term Psychotherapy)

مزایا

  • زمان مشخص و ساختارمند: از ابتدا تعداد جلسات و اهداف درمانی مشخص می‌شود که وضوح و تمرکز بیشتری به فرایند درمان می‌دهد.
  • کاهش وابستگی: به دلیل محدود بودن مدت‌زمان، وابستگی بیمار به درمانگر به حداقل می‌رسد.
  • افزایش حس مسئولیت در بیمار: بیمار در تصمیم‌گیری برای پایان درمان مشارکت دارد که باعث افزایش خودکارآمدی می‌شود.
  • مناسب برای مشکلات محدود یا موقعیتی: برای تعارضات مشخص یا مشکلات بین‌فردی هدفمند کاربرد بالایی دارد.
  • دسترسی‌پذیرتر: از نظر مالی و زمانی برای تعداد بیشتری از افراد امکان‌پذیر است.

معایب

  • پرداختن محدود به ریشه‌های عمیق‌تر روانی: برای اختلالات پیچیده یا ساختاری (مثل اختلالات شخصیت یا تروماهای کودکی) ممکن است ناکافی باشد.
  • فرصت کمتر برای پردازش انتقال: به دلیل محدودیت زمان، برخی از پویش‌های عاطفی مثل انتقال عشق یا خشم به درمانگر کمتر فرصت بروز و تحلیل دارند.
  • نیاز به غربالگری دقیق بیماران: همه افراد مناسب درمان کوتاه‌مدت نیستند و انتخاب نادرست ممکن است منجر به ناکامی شود.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها