فشار والدین برای دستیابی به نتایج خاص در ارزیابی کودکان

دکتر الیویا مورهد-اسلاتر، روان‌شناس کودک، در طی سال‌ها والدین بسیاری را در فرآیند تصمیم‌گیری درباره اینکه آیا یک آزمون یا ارزیابی می‌تواند به روند یادگیری فرزندشان کمک کند یا نه، همراهی کرده است.

او با دقت به صحبت‌های والدین گوش می‌دهد تا بهتر انگیزه‌ی آنان برای پیگیری ارزیابی و مشاهداتی را که درباره‌ی رفتارهای یادگیری کودکشان داشته‌اند، درک کند. بیشتر والدین، به گفته‌ی او، تنها می‌خواهند هر کاری که از دستشان برمی‌آید انجام دهند تا فرزندشان بهتر یاد بگیرد یا در مدرسه موفق‌تر عمل کند. اما در مواردی نادر، او متوجه می‌شود که والدین خواهان دستیابی به نتیجه‌ای خاص هستند—برای مثال، پذیرش در مدرسه‌ای خاص یا دریافت تشخیصی که مزیت رقابتی برای کودک ایجاد کند، مانند زمان بیشتر برای انجام آزمون‌های استاندارد.

برای نمونه، اگر والدین بیش از حد متمرکز بر سوالاتی مانند «چطور می‌شود این تطبیق آموزشی یا آن یکی را گرفت؟» باشند، این برای مورهد-اسلاتر یک هشدار است. همچنین، تمرکز زیاد بر ورود به مدرسه‌ای خاص یا سطحی خاص از مؤسسات آموزشی و آنچه والدین تصور می‌کنند برای دسترسی به آن ضروری است، می‌تواند نشانه‌ای هشداردهنده باشد.

رسوایی پذیرش دانشگاهی در سال ۲۰۱۹، که در آن برخی والدین برای فرزندان خود درخواست تطبیق‌هایی کردند تا تقلب در آزمون‌های ورودی دانشگاه را پنهان کنند، نمونه‌ی افراطی این مشکل بود. اما روان‌شناسان در مواردی بسیار رایج‌تر ممکن است با موقعیت‌های ظریف‌تری روبه‌رو شوند که در آن والدین—گاه ناخودآگاه و با نیت خیر—در جریان ارزیابی فشار وارد می‌کنند. در کنار تلاش برای دریافت نتیجه یا تشخیصی که به مسیر آموزشی فرزندشان کمک کند، این گونه فشارها ممکن است در زمینه‌هایی دیگر مانند ارزیابی‌های حضانت کودک نیز رخ دهند.

در برخی موارد، نتایج ارزیابی‌ها در محدوده‌ی خاکستری قرار می‌گیرند. به گفته‌ی شوارتز-مت، ممکن است کودکی برخی نشانه‌های اختلال اضطرابی یا بیش‌فعالی/نقص توجه (ADHD) را نشان دهد، اما این نشانه‌ها به حدی نرسیده باشند که معیارهای تشخیصی را برآورده کنند. این موضوع ممکن است والدینی را که احساس می‌کنند فرزندشان همچنان به کمک آموزشی نیاز دارد، ناامید کند—به‌ویژه اگر برای ارزیابی هزینه کرده باشند و منتظر پاسخی شفاف برای مسیر پیش‌رو بوده باشند.

ایجاد انتظارات واقع‌بینانه

برای پیشگیری از بروز مشکلات بعدی، روان‌شناسان باید از همان ابتدا برای والدین توضیح دهند که فرآیند ارزیابی چگونه پیش می‌رود. دکتر هدر لوفردو، روان‌شناس و مدیر بخش ارزیابی در Alvord, Baker & Associates در مریلند، پیش از شروع ارزیابی کودک، برای والدین توضیح می‌دهد که نقش روان‌شناس بررسی نقاط تلاقی داده‌هاست، نه فقط تمرکز بر یک داده‌ی خاص. او همچنین اهداف و انتظارات والدین را بررسی می‌کند و مستقیماً از آن‌ها می‌پرسد: «امید دارید چه چیزی از این ارزیابی به دست آورید؟» او به دنبال نشانه‌هایی از انگیزه‌های پنهان نیز هست. برای نمونه، والدینی ممکن است بگویند که می‌خواهند درک بهتری از سبک یادگیری فرزندشان و دلایل دشواری‌هایش در مدرسه داشته باشند—که با والدینی که می‌گویند: «ما فکر می‌کنیم فرزندمان ADHD دارد، اما مدرسه بدون داشتن داده‌های پشتیبان منابع ارائه نمی‌دهد»، تفاوت زیادی دارد. در این مورد دوم، لوفردو زمان بیشتری صرف می‌کند تا توضیح دهد حتی اگر ارزیابی به تشخیصی منجر نشود، همچنان می‌توان بینش‌هایی ارزشمند درباره‌ی نقاط قوت و ضعف یادگیری کودک به دست آورد.

شفافیت در نقش‌های قانونی

دکتر لزلی دروزد، روان‌شناس بالینی و قانونی در کالیفرنیا که ارزیابی‌های حضانت کودک انجام می‌دهد، از همان ابتدا نقش خود را برای والدین روشن می‌کند. او ممکن است توسط وکیل یکی از والدین استخدام شود یا از سوی دادگاه به‌عنوان ارزیاب بی‌طرف تعیین گردد.

اگر از طرف دادگاه منصوب شده باشد، به والدین اطلاع می‌دهد که آنچه به او می‌گویند محرمانه نخواهد بود. او می‌خواهد والدین پیامدهای احتمالی اطلاعاتی را که به اشتراک می‌گذارند، در نظر بگیرند—برای مثال، اگر یکی از والدین اتهام سوءرفتار را علیه والد دیگر مطرح کند. دروزد توضیح می‌دهد که روان‌شناس توصیه‌هایی به والدین و در نهایت به دادگاه ارائه می‌دهد—مانند میزان زمانی که هر والد می‌تواند با کودک بگذراند. او می‌گوید حتی روان‌شناسان بسیار باتجربه نیز ممکن است تحت فشارهای شدید قرار گیرند، به‌ویژه در موقعیت‌هایی که یکی از والدین سوءاستفاده را مطرح می‌کند و والد دیگر آن را انکار کرده و مدعی می‌شود این اتهام‌ها ساختگی و برای قطع رابطه‌ی او با کودک است.

اگر دروزد احساس کند که ممکن است ناآگاهانه به سمتی خاص—مانند انتخاب یکی از والدین به‌عنوان مراقب اصلی—تمایل پیدا کرده باشد، با روان‌شناس دیگری مشورت می‌کند. او اطلاعات کلی را بدون افشای جزئیات هویتی مطرح می‌کند، یا اگر والدین اجازه دهند، ممکن است بخشی از داده‌ها را نیز به اشتراک بگذارد. به گفته‌ی دروزد، این کار به او کمک می‌کند تا بتواند موضوع را از زاویه‌های مختلف ببیند. او می‌گوید: «با شدت احساساتی که ممکن است در این پرونده‌ها ایجاد شود، هرکدام از ما ممکن است دچار نقاط کور شویم.»

مواجهه با ناامیدی‌ها

حتی با وجود ایجاد انتظارات واقع‌بینانه، لوفردو گاهی هنگام ارائه‌ی نتایج با والدینی مواجه می‌شود که امیدهایشان نقش بر آب شده است. گاهی نمرات کودک در آزمون‌های هوش یا تحصیلی آن‌قدر بالا نیست که برای پذیرش در مدرسه یا برنامه‌ی خاصی که والدین مد نظر داشته‌اند، مناسب باشد. یا ممکن است والدین بخواهند نوجوانشان را پیش از ورود به دانشگاه دوباره برای یک اختلال یادگیری ارزیابی کنند تا بتواند تطبیق‌هایی بگیرد، اما ارزیابی جدید نشان دهد که دیگر معیارهای لازم برای دریافت تطبیق‌ها را ندارد.

به گفته‌ی شوارتز-مت، خود روان‌شناسان نیز ممکن است با دشواری‌هایی روبه‌رو شوند، به‌ویژه وقتی نتایج نهایی قطعی یا مطابق با انتظارات اولیه یا خواسته‌ی والدین نیست. برای مثال، زمانی که نبود تشخیص به معنی عدم دسترسی کودک به خدماتی است که می‌توانست برایش مفید باشد.

شوارتز-مت می‌گوید: «در چنین شرایطی باید نفس عمیق بکشیم و بگوییم “هر آنچه در توان داشتیم انجام دادیم.” اما نباید اجازه دهیم احساس تمایل به کمک ما را به سویی سوق دهد که قضاوت‌ها و نتایج‌مان مبتنی بر مشاهدات علمی و حرفه‌ای‌مان نباشد.» مورهد-اسلاتر هم با این نظر موافق است. «روان‌شناسان در ذات خود می‌خواهند کمک‌کننده باشند.» اما او هشدار می‌دهد که این میل به کمک گاهی می‌تواند ما را در موقعیت‌های ناراحت‌کننده قرار دهد.

او حتی در مواردی، اگر احساس کند که والدین بیشتر به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند تا رشد واقعی یادگیری فرزندشان، از معرفی آنان به همکاران خودداری کرده است. مورهد-اسلاتر می‌گوید: «من قدم بعدی را برای تسهیل فرآیندی که فکر می‌کنم نامناسب یا حتی مضر یا سوءاستفاده از ارزیابی است، برنمی‌دارم.» در بسیاری از ارزیابی‌های روان‌شناختی کودک، روان‌شناسان با خانواده‌هایی مواجه می‌شوند که صادقانه در تلاش‌اند بفهمند فرزندشان چگونه بهتر می‌آموزد و چگونه می‌توانند مسیر آموزشی او را هموارتر کنند. اما گاهی نیز، به‌ویژه در ارزیابی‌های مربوط به پذیرش مدرسه یا دریافت تطبیق‌های تحصیلی، والدین (گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه) در پی دستیابی به نتیجه‌ای خاص هستند—تشخیص اختلال یادگیری، بهره‌هوشی خاص، یا تاییدی برای دریافت خدمات یا امتیازاتی در روند آموزشی کودک.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها