لغزش‌ها و امکانات انتقال متقابل

در جریان درمان، درمانگران ممکن است نسبت به افراد مهم در زندگی مراجعانشان احساساتی پیدا کنند. آن‌ها ممکن است از والدین مزاحم ناراحت شوند، از همسر بی‌تفاوت خشمگین شوند، یا به دوستی جذاب کنجکاو شوند. درمانگران روان‌تحلیلی به‌طور خاص به احساساتی که توسط مراجعانشان در آن‌ها برانگیخته می‌شود توجه ویژه دارند، چراکه این احساسات می‌توانند جنبه‌های مهمی از دنیای درونی مراجع را روشن سازند؛ پدیده‌ای که به نام انتقال متقابل (countertransference) شناخته می‌شود.

با این حال، حتی برای درمانگران روان‌تحلیلی نیز احساسات نسبت به دیگرانِ مهم در زندگی مراجع (که به خودِ مراجع مربوط نیستند)، ممکن است نادیده بماند. در نتیجه، درمانگر ممکن است گزارش‌های مراجع درباره این افراد را به عنوان توصیف‌هایی واقعی در نظر بگیرد و نه بازتابی از پویایی‌های انتقال–انتقال متقابل. این مسئله مشکل‌زاست، زیرا درمانگر ممکن است فرصت‌هایی برای پیشبرد درمان را از دست بدهد یا حتی به آن آسیب برساند.

علاوه بر این، هنگامی که درمانگر بدون بررسی، دیدگاه‌ها و احساسات مراجع را نسبت به دیگران بپذیرد، نوعی همدستی ناآگاهانه (unconscious collusion) بین درمانگر و مراجع شکل می‌گیرد.

نمونه‌ای رایج از همدستی ناآگاهانه

یکی از نمونه‌های رایج زمانی رخ می‌دهد که مراجع دچار تنش زناشویی است و همسر خود را مقصر می‌داند. درمانگر ممکن است ناآگاهانه با مراجع هم‌دستی کند و دیدگاه او نسبت به همسرش را بپذیرد.

اگر درمانگر این احساسات را به عنوان انتقال متقابل تشخیص ندهد، نمی‌تواند به پرسش‌های مهمی بپردازد، مانند: چرا مراجع ممکن است به‌طور ناآگاهانه در تلاش باشد درمانگر را وادار کند تا همسرش را سرزنش کند؟ آیا مراجع در حال اجتناب از احساسات دردناک است یا از پذیرش مسئولیت خود در این تعارض زناشویی طفره می‌رود؟

زمینه مساعد رابطه درمانی برای همدستی

رابطه‌ی درمانی، به‌ویژه در درمان‌های فردی (و نه زوجی یا خانوادگی)، زمینه‌ی مناسبی برای شکل‌گیری چنین همدستی‌هایی است؛ زیرا درمانگر به دیدگاه‌های جایگزینی که ممکن است دید متعادلی به او بدهند، دسترسی ندارد.

این مسئله به یک پیامد جانبی از همدلی درمانگر نیز اشاره دارد: همدلی می‌تواند باعث شود درمانگر بیش‌ازحد با مراجع همانندسازی کند، و این خود می‌تواند به انتقال متقابل همدست‌شده (countertransference collusion) منجر شود.

پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله

  1. بازنگری مداوم احساسات درمانگر نسبت به افراد مهم در زندگی مراجع.
  2. پرسش از خود درباره‌ی اینکه چرا این احساسات به وجود آمده‌اند؟
  3. استفاده از جلسات مشترک با یکی از اعضای خانواده در موارد خاص، برای گسترش چشم‌انداز درمانگر

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها