مدل فرمول‌بندی 5Ps چیست؟

مدل فرمول‌بندی 5Ps روشی ساختارمند برای درک و تحلیل مشکلات سلامت روان است که بر رویکرد زیستی-روانی-اجتماعی (biopsychosocial) استوار است. این مدل با در نظر گرفتن عوامل زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی، به درمانگران و روان‌شناسان کمک می‌کند تا عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت روانی و سطح خطر فرد را شناسایی کنند.

با بررسی نه‌تنها موقعیت کنونی فرد بلکه عوامل محرک، منابع حمایتی و الگوهای تکرارشونده در زندگی روزمره، می‌توان مداخلاتی شخصی‌سازی‌شده و مؤثرتر طراحی کرد. این فرآیند، ضمن شفاف‌سازی علل زیرین مشکلات، گام‌های مورد نیاز برای بهبود را نیز به‌طور نظام‌مند و قابل‌فهم مشخص می‌کند. در واقع، به جای استفاده از راهکارهای عمومی و یکسان برای همه، این مدل امکان درکی عمیق‌تر و متناسب با شرایط هر فرد را فراهم می‌کند.

 ۱. مسئله فعلی (Presenting Problem)

مشکلی است که فرد در حال حاضر با آن مواجه است و به دلیل آن به دریافت خدمات روانی یا حمایتی مراجعه می‌کند یا ارجاع داده می‌شود.

نمونه‌هایی از مشکلات ارائه‌شده:

* نشانه‌های افسردگی

* اضطراب

* سایکوز (روان‌پریشی)

* مشکلات رفتاری

این دشواری‌ها اغلب با عوامل مختلفی در ارتباط‌اند؛ از جمله مشکلات مالی مانند بدهی یا فقر، چالش‌های روابط خانوادگی و اجتماعی، یا مشکلات جسمی. دیگر عوامل مؤثر ممکن است شامل اختلال در مصرف دارو، تجربه فقدان، زورگویی (bullying)، یا به‌کارگیری راهبردهای مقابله‌ای ناکارآمد باشند.

 ۲. عوامل زمینه‌ساز (Predisposing Factors)

این دسته شامل عوامل ژنتیکی، رشدی و محیطی پیشین هستند که آسیب‌پذیری فرد نسبت به مشکلات سلامت روان را افزایش می‌دهند، از جمله:

* سابقه خانوادگی ابتلا به اختلالات روانی

* تجارب آسیب‌زای کودکی مانند تروما، غفلت یا سوءاستفاده

* اختلالات رشدی

* تجربه زودهنگام فشار روانی

* روابط والدینی همراه با تعارض، تنش یا خشونت

 ۳. عوامل تحریک‌کننده (Precipitating Factors)

این عوامل، رویدادهایی هستند که به شروع یا تشدید مشکل فعلی منجر شده‌اند.

نمونه‌ها شامل:

* تجربه‌ی اخیر فقدان یا تروما

* فروپاشی روابط عاطفی یا خانوادگی

* مشکلات اقتصادی یا شغلی

* جابجایی یا تغییر ناگهانی در شرایط زندگی

* احساس شکست

* مصرف مواد مخدر یا الکل

* فشارهای اجتماعی و اضطراب

* تلاش برای پذیرفته شدن در جامعه

در این مرحله، درمانگر باید بپرسد: «در زمان شروع مشکل، چه اتفاق‌هایی در زندگی فرد رخ می‌داد؟» پاسخ به این سؤال می‌تواند به شناسایی دقیق‌تر محرک‌ها و طراحی مؤثرتر برنامه‌ی درمانی کمک کند.

 ۴. عوامل تداوم‌بخش (Perpetuating Factors)

این‌ها عواملی هستند که به ادامه‌دار شدن یا تثبیت مشکل روانی کمک می‌کنند، مانند:

* نبود حمایت اجتماعی کافی

* استفاده از راهبردهای مقابله‌ای ناسالم مانند اجتناب یا مصرف مواد

* مواجهه با استرس‌های مزمن (مانند فشار کاری یا ناپایداری مسکن)

* دسترسی محدود به خدمات درمانی

* تجربه‌ی شرم یا انگ اجتماعی

* اختلالات خواب

* نگرش منفی نسبت به خود یا جهان اطراف

این عوامل اغلب باعث می‌شوند فرد در چرخه‌ای از ناتوانی در حل مشکل باقی بماند. شناسایی آن‌ها برای شروع مسیر تغییر و بازسازی، حیاتی است.

 ۵. عوامل محافظتی (Protective Factors)

عوامل محافظتی به نقاط قوت و منابع حمایتی اشاره دارند که می‌توانند ریسک‌ها را کاهش دهند، انعطاف‌پذیری روانی را افزایش دهند و مسیر بهبودی را هموار کنند.

شامل مواردی مانند:

* روابط اجتماعی حمایتی با خانواده و دوستان

* مهارت‌های مؤثر مقابله با استرس

* توجه به سلامت جسمانی و فعالیت بدنی منظم

* تقویت عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس

* احساس امنیت روانی و محیطی

* دسترسی به خدمات تخصصی سلامت روان

* مشارکت در فعالیت‌های معنادار و رضایت‌بخش

مقالات مرتبط

میزوفونیا: درک و راه های درمان اختلال صدا بیزاری  

میزوفونیا یک اختلال پیچیده و کمتر درک‌شده است که می‌تواند بر زندگی روزمره فرد تأثیر بگذارد. با این حال، با استفاده از استراتژی‌های مناسب، امکان تشخیص و مدیریت این وضعیت وجود دارد. با درک محرک‌ها، علائم و درمان‌های موجود، افراد مبتلا به میزوفونیا می‌توانند کنترل زندگی خود را به دست گیرند و در دنیای صدا آرامش پیدا کنند.

پاسخ‌ها