کار با مراجعان مهاجر در شرایط جنگی: ملاحظات بالینی

در برخی شرایط، مراجعانی که در کشورهای امن زندگی می‌کنند، خانواده‌هایی درگیر جنگ در وطن خود دارند. این وضعیت می‌تواند فشار روانی عمیقی ایجاد کند که از دید بالینی نیازمند توجهی چندلایه به تجربه‌های عاطفی، فرهنگی و میان‌نسلی است. در ادامه، به مهم‌ترین جنبه‌های این تجربه و نقش درمانگر در مواجهه با آن پرداخته‌ایم:

 ۱. تروما و اضطراب ثانویه

مراجع ممکن است بدون تجربه مستقیم جنگ، از طریق تماس‌های مکرر با خانواده یا دنبال‌کردن اخبار، دچار اضطراب و علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شود. شنیدن روایت‌های دردناک بدون امکان کمک، اغلب احساس درماندگی، غم شدید یا گناه ایجاد می‌کند.

۲. احساس گناه بازماندگی (Survivor’s Guilt)

زندگی در امنیت، در حالی که عزیزان در معرض تهدید هستند، می‌تواند احساس گناهی عمیق در فرد ایجاد کند. این احساس گناه در صورت تداوم، ممکن است به افسردگی، خودسرزنش‌گری یا کناره‌گیری از زندگی منجر شود.

 ۳. دوپارگی روانی و عاطفی (Emotional Split)

مراجعان در این شرایط، هم‌زمان درگیر امنیت حال حاضر و نگرانی مداوم برای خانواده هستند. این شکاف روانی می‌تواند آن‌ها را از تمرکز بر اهداف شخصی یا پیشرفت در مسیر زندگی باز دارد.

 ۴. فشار نقش‌ها و تصمیم‌گیری‌های فرساینده

بسیاری از این مراجعان در نقش حامی مالی و روانی خانواده ظاهر می‌شوند، در حالی که خود نیز با نیازهای روانی پاسخ‌نیافته روبه‌رو هستند. این وضعیت، تنش مزمنی ایجاد می‌کند که گاه به فرسودگی هیجانی منتهی می‌شود.

 ۵. سوگ ناتمام و درد بی‌پایان

از دست دادن خانه، عزیزان یا حتی حس تعلق، بدون امکان خداحافظی یا عزاداری رسمی، نوعی سوگ ناتمام ایجاد می‌کند. این سوگ ممکن است در طول زمان تثبیت نشده و به شکلی مزمن و فرساینده باقی بماند.

۶. ضرورت رویکردی حساس به تروما و فرهنگ

هر مراجع، روایتی یگانه دارد. درمانگر باید با در نظر گرفتن پیش‌زمینه فرهنگی، منابع حمایتی موجود، و تجربه خاص تروما، فضایی امن و همدلانه برای پردازش هیجانات فراهم کند.

 نقش درمانگر در این شرایط چیست؟

درمان روانی در چنین بافت‌هایی صرفاً یک مداخله بالینی نیست، بلکه شکلی از همراهی فعال با انسان‌هایی‌ست که میان «زیستن در اکنون» و «نگاه‌کردن به رنج عزیزانشان» در نوسان‌اند. درمانگر می‌تواند اقدامات زیر را مدنظر قرار دهد:

* استفاده از رویکردهای تروما-محور و فرهنگ‌محور

* آموزش مهارت‌های تنظیم هیجانی هنگام تماس با خانواده یا شنیدن اخبار ناگوار

* کمک به ایجاد مرزهای روانی سالم در روابط دور

* اعتباربخشی به احساساتی چون گناه، خشم، غم یا درماندگی

* تقویت حس کنترل، تاب‌آوری و تمرکز بر منابع در دسترس در کشور مقصد

این مداخلات نه‌تنها به بهبود سلامت روان مراجع کمک می‌کنند، بلکه او را در مسیر بازسازی معنا، امید و تعادل روانی در دل موقعیتی ناپایدار همراهی خواهند کرد.

 

مقالات مرتبط

میزوفونیا: درک و راه های درمان اختلال صدا بیزاری  

میزوفونیا یک اختلال پیچیده و کمتر درک‌شده است که می‌تواند بر زندگی روزمره فرد تأثیر بگذارد. با این حال، با استفاده از استراتژی‌های مناسب، امکان تشخیص و مدیریت این وضعیت وجود دارد. با درک محرک‌ها، علائم و درمان‌های موجود، افراد مبتلا به میزوفونیا می‌توانند کنترل زندگی خود را به دست گیرند و در دنیای صدا آرامش پیدا کنند.

پاسخ‌ها