اختلال احتکار

پیش از سال ۲۰۱۳، اختلال احتکار (hoarding disorder) به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) در نظر گرفته می‌شد. با این حال، دیوید تولین، روان‌شناس و مدیر مرکز اختلالات اضطرابی در بیمارستان هارتفورد و استاد پاره‌وقت دانشکده پزشکی دانشگاه ییل، توضیح می‌دهد که این اختلال با OCD معمول تفاوت‌های قابل‌توجهی دارد. به گفته او، بیشتر افراد مبتلا به اختلال احتکار علائم کلاسیک OCD را ندارند—مثلاً افکار مزاحم و تکرارشونده که در OCD رایج است، آن‌ها را آزار نمی‌دهد.

برخلاف وسواس‌های فکری-عملی که در آن‌ها افکار ناخواسته معمولاً اضطراب‌زا هستند و فرد برای کاهش اضطراب دست به اعمال وسواسی می‌زند، در اختلال احتکار بسیاری از افراد حتی از افکار مرتبط با اشیای خود احساس لذت یا آرامش می‌کنند. آن‌ها اغلب پیوندی عاطفی با اشیاء دارند و احساس می‌کنند که دور انداختن آن‌ها باعث از دست دادن چیزی مهم یا حتی از بین رفتن بخشی از هویت‌شان می‌شود.

از سوی دیگر، در OCD، اعمال وسواسی معمولاً تجربه‌ای ناخوشایند و ناراحت‌کننده است که فرد برای رهایی از اضطراب آن را انجام می‌دهد، اما در احتکار، رفتار جمع‌آوری و نگهداری اشیا ممکن است برای فرد حس آرامش یا رضایت به همراه داشته باشد، حتی اگر در عمل زندگی او را مختل کرده باشد.

تولین همچنین اشاره می‌کند که پژوهش‌های تصویربرداری مغزی نیز نشان داده‌اند که الگوهای فعالیت مغزی در افراد مبتلا به اختلال احتکار با الگوهای مشاهده‌شده در مبتلایان به OCD تفاوت دارد. این یافته‌ها از دیدگاه زیستی نیز بر تمایز این دو اختلال تأکید می‌کنند.

پیامدهای اختلال احتکار

همان‌طور که می‌توان تصور کرد، اختلال احتکار می‌تواند تأثیرات جدی و طولانی‌مدتی بر زندگی افراد داشته باشد. جمع شدن اشیای زیاد در خانه می‌تواند فضا را به‌شدت محدود کند، به‌طوری‌که انجام فعالیت‌های روزمره مانند پخت‌وپز، خوابیدن، یا حتی راه رفتن در خانه دشوار شود. برخی از خانه‌های افراد مبتلا آن‌قدر شلوغ هستند که دیگر امکان استفاده از فضاهای اصلی خانه وجود ندارد. تولین می‌گوید: «گاهی در خانه‌های این افراد، آشپزخانه‌ها غیرقابل استفاده‌اند، یا تخت خواب کاملاً پوشیده از اشیاست.»

این شرایط می‌تواند ایمنی فرد را نیز به خطر بیندازد. راه‌های خروج ممکن است مسدود شوند، اشیای روی‌هم انباشته ممکن است سقوط کنند، و خطر آتش‌سوزی یا آلودگی به‌شدت افزایش می‌یابد. همچنین، پژوهش‌ها نشان می‌دهد که افراد مبتلا به اختلال احتکار در مقایسه با دیگران، احتمال بیشتری برای تجربه‌ی مشکلات جسمی، افسردگی، اضطراب، و انزوای اجتماعی دارند.

این اختلال همچنین می‌تواند تأثیرات مخربی بر روابط خانوادگی و اجتماعی بگذارد. بسیاری از اعضای خانواده احساس خجالت، خشم یا درماندگی می‌کنند و ممکن است به‌تدریج ارتباطشان با فرد مبتلا را قطع کنند. گاهی همسایه‌ها یا مقامات شهری وارد عمل می‌شوند، به‌ویژه اگر شرایط خانه باعث ایجاد خطر برای دیگران شده باشد.

درمان اختلال احتکار

درمان اختلال احتکار معمولاً شامل ترکیب رویکردهای مختلفی است که می‌توانند به افراد کمک کنند تا عادات خود را تغییر دهند و فضای خانه خود را منظم کنند. مهم‌ترین درمان‌های شناخته‌شده در حال حاضر شامل درمان شناختی-رفتاری (CBT) هستند که به‌ویژه برای کمک به افراد مبتلا به اختلال احتکار طراحی شده‌اند.

یکی از برنامه‌های درمانی موفق، برنامه درمانی ۲۶ جلسه‌ای است که توسط فروس و گِیل استکتِی، استاد مددکاری اجتماعی در دانشگاه بوستون، توسعه یافته است. این برنامه شامل چندین بخش است: درمان شناختی برای تغییر باورهای غلط درباره احتکار، تمرین در کاهش خریدهای غیرضروری، تمرین در دور انداختن اشیاء، مهارت‌آموزی در سازمان‌دهی اشیاء و حفظ تمرکز، و مصاحبه انگیزشی برای کمک به بیماران جهت حفظ انگیزه در طول درمان. تحقیقات نشان داده‌اند که درمان شناختی-رفتاری می‌تواند به کاهش علائم اختلال احتکار کمک کند و به‌ویژه در بهبود رفتارهای مربوط به دور انداختن اشیاء مؤثر است.

اما در حالی که این درمان‌ها می‌توانند به کاهش علائم کمک کنند، تعداد زیادی از افراد همچنان پس از درمان دچار مشکلات قابل توجهی در زمینه احتکار هستند. تولین در این باره می‌گوید: «افراد پیشرفت‌های قابل توجهی نشان می‌دهند، اما اکثر آن‌ها هنوز هم در پایان درمان با اختلال احتکار مواجه‌اند.»

 

چالش‌ها و دشواری‌ها در درمان اختلال احتکار

یکی از دلایلی که درمان اختلال احتکار بسیار پیچیده است، این است که افراد مبتلا به این اختلال به‌طور معمول از اشیای خود لذت زیادی می‌برند و این اشیاء به‌طور عمیقی با هویت و احساسات آنان مرتبط هستند. این مسئله باعث می‌شود که حتی زمانی که آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که رفتارهای احتکاری‌شان مضر است، همچنان رغبتی به رها کردن اشیاء خود نداشته باشند. به عبارت دیگر، آنها ممکن است از فضای شلوغ خانه‌شان احساس ناراحتی نکنند، مگر زمانی که مجبور به دور انداختن اشیاء شوند.

آیَرز، استاد روانپزشکی در دانشگاه کالیفرنیا، سان‌دیگو، می‌گوید: «افراد مبتلا به اختلال احتکار به‌طور عمده از از دست دادن اشیاء خود احساس اضطراب می‌کنند، بنابراین درمان‌ها باید با دقت طراحی شوند تا بتوانند به این اضطراب پاسخ دهند.»

دوره‌های درمانی و مداخلات مختلف

در کنار درمان‌های شناختی-رفتاری، برنامه‌هایی مانند “Buried in Treasures” (دفن‌شده در گنج‌ها) وجود دارند که بر اساس اصول CBT طراحی شده‌اند. این برنامه‌ها در گروه‌های غیر روان‌شناختی یا توسط مربیان همتای درمانی برگزار می‌شوند و به افراد کمک می‌کنند تا علائم خود را کاهش دهند. تحقیقات نشان داده است که این برنامه‌ها نیز می‌توانند مشابه با درمان‌های CBT توسط روان‌شناسان اثرگذار باشند و در برخی موارد ممکن است به‌ویژه برای کسانی که به درمان‌های رسمی دسترسی ندارند، مفید باشند.

چالش‌های دسترسی به درمان

درمان اختلال احتکار به‌ویژه به دلیل کمبود روان‌شناسان متخصص در این حوزه و هزینه‌های بالای درمان می‌تواند برای بسیاری از افراد دشوار باشد. برای مقابله با این مسئله، برخی محققان مانند فروس و تولین در حال کار بر روی “کارآموزان شلوغی” هستند. این کارآموزان می‌توانند به‌عنوان کمک‌دست در خانه‌های افراد مبتلا به اختلال احتکار عمل کنند و به افراد کمک کنند تا به‌تدریج به‌صورت گام به گام وسایل خود را مرتب کنند.

نتیجه‌گیری و چشم‌انداز آینده

با وجود اینکه درمان اختلال احتکار هنوز با چالش‌های زیادی همراه است، پژوهش‌ها و درمان‌ها به‌طور پیوسته در حال بهبود هستند. هدف نهایی این است که این اختلال به‌عنوان یک بیماری جدی و مزمن که نیاز به درمان دارد، مورد توجه قرار گیرد. این بیماری نیازمند حمایت و درک جامعه است و باید از طرف افرادی که با این اختلال دست‌وپنجه نرم می‌کنند و همچنین خانواده‌ها و درمانگران به‌طور جدی پیگیری شود.

تولین تأکید می‌کند: «اختلال احتکار چیزی نیست که فردی به‌راحتی بتواند آن را حل کند. این یک مشکل پیچیده است که نیاز به رویکردی چندجانبه دارد.»

مقالات مرتبط

چگونه نشخوار ذهنی می‌تواند چرخه OCD را تداوم بخشد

نشخوار ذهنی نوعی تفکر وسواسی و تکراری است که در بسیاری از انواع اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) رایج است. اگر نشخوار ذهنی بیش از حد شروع به ایجاد استرس در زندگی شما کرده، روان‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا این چرخه را بشکنید.

میزوفونیا: درک و راه های درمان اختلال صدا بیزاری  

میزوفونیا یک اختلال پیچیده و کمتر درک‌شده است که می‌تواند بر زندگی روزمره فرد تأثیر بگذارد. با این حال، با استفاده از استراتژی‌های مناسب، امکان تشخیص و مدیریت این وضعیت وجود دارد. با درک محرک‌ها، علائم و درمان‌های موجود، افراد مبتلا به میزوفونیا می‌توانند کنترل زندگی خود را به دست گیرند و در دنیای صدا آرامش پیدا کنند.

پاسخ‌ها