«مامشیمینگ» (سرزنش مادران)

سرزنش و شرمساری، قدرت افراد را میگیرد. راه بهتری وجود دارد.
تجربهی سرزنش مادران
در یک پرواز شلوغ از کالیفرنیا، شاهد چندین بار وقوع عصبانیت کودکان بودم—دو بار در صفهای امنیتی و یک بار در هواپیما.
افرادی در صف بودند که اظهار نظر کردند: «این مادر نمیتواند فرزندش را کنترل کند؟» زنی گفت. فرد دیگری زمزمه کرد: «این بچه به انضباط نیاز دارد»، گویی شرایط سخت سفر باید با آرامش و بدون هیچ مشکلی مدیریت شود.
با این حال، مادر کودکی که در صف امنیت عصبانیت میکرد، خونسردی خود را حفظ کرد، هرچند عرق روی پیشانیاش و صورت سرخشدهاش نشاندهنده فشار عصبی بود. من میدانستم او چه احساسی دارد، چراکه به عنوان مادری که فرزندی چالشبرانگیز بزرگ کردهام، بارها با نظرات دوستان و خانوادههایی که خود را متخصص کامل فرزندپروری میدانستند، روبهرو شدهام.
بازنگری در روایت «مادر کامل»
فرزندپروری در هر شکل آن پیچیده است. تربیت کودکان دشوار است و هر کودک و خانوادهای شرایط و نیازهای خاص خود را دارند. هیچکس کامل نیست و قضاوت دیگران، به هیچوجه کمکی نمیکند.
قدرتبخشی دوباره
در گذشته، «روستاهای تربیتی» وجود داشتند؛ ساختارهایی که جوامع را به هم متصل میکردند و خانوادهها در کنار هم از یکدیگر حمایت میکردند. اما امروز، بسیاری از والدین در حالت بقا گیر کردهاند و به دلیل قضاوتها و شرمساریها، زیر فشارها دفن میشوند. در عین حال که اینترنت امکان ارتباط را فراهم کرده، به بستری برای حملات و قضاوتهای بیاساس تبدیل شده است. این پیامهای ضمنی یا آشکار، به راحتی میتوانند درونی شده و احساس شرم و انزوا را در والدین تقویت کنند.
کنجکاوی: پادزهری برای قضاوت و شرمساری
به یاد دارم دوستی که فرزند مهاجران نسل اول بود، به من گفت: «مردم دوست دارند بگویند “من درک میکنم”، اما واقعاً نمیتوانید چیزی را بفهمید، مگر اینکه خودتان آن را تجربه کنید. بهتر است بگویید “من نمیفهمم. لطفاً بگو شرایط برای تو چگونه است.”» چنین طرز فکری، راه را برای ارتباط واقعی و یادگیری متقابل باز میکند.
ارتباط با شفقت
پذیرفتن این واقعیت که نمیتوانیم همه چیز را تغییر دهیم، شجاعت زیادی میطلبد. والدگری یک فرایند بیپایان از کشف، یادگیری، و حل مسئله است. در فرهنگی که بر رقابت و کمبود منابع تأکید دارد، بسیاری از خانوادهها نمیتوانند والدینی باشند که آرزو دارند. حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم، قضاوت نکردن است؛ به جای آن، با کنجکاوی، حمایت و اقدامات آگاهانه، مادران را توانمند کنیم.
پاسخها