معرفی کتاب های آموزش و شناخت احساسات به کودکان
آموزش احساسات به کودکان بسیار مهم است و فواید متعددی دارد:
- توسعه هوش هیجانی (EQ):
– خودآگاهی: شناخت احساسات خود.
– مدیریت احساسات: کنترل واکنشها.
– همدلی: درک احساسات دیگران.
- بهبود روابط اجتماعی:
– ارتباط موثر: بیان واضح احساسات.
– حل تعارض: مدیریت مسالمتآمیز مشکلات.
– ایجاد دوستیهای پایدار: روابط عمیقتر.
- پیشگیری از مشکلات روانی:
– کاهش اضطراب و استرس: مقابله بهتر با فشارها.
– پیشگیری از افسردگی: جلوگیری از تجمع احساسات منفی.
– تقویت اعتماد به نفس: احساس کنترل بیشتر.
- توسعه مهارتهای تحصیلی:
– تمرکز و توجه: بهبود عملکرد در محیطهای آموزشی.
– انگیزهمندی: ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهداف.
– حل مساله: یافتن راهحلهای کارآمد.
- تقویت رشد همهجانبه:
– رشد شخصیتی: توسعه مهارتهای اجتماعی و شخصیتی.
احساس های خرگوشی – راهنمای مهارت های زندگی
شاید تا حالا در مورد خرگوشهایی که از بعضی چیزها میترسند، داستانهایی خوانده باشید ولی واقعیت این است که آنها احساسات مختلفی دارند: ترس، خوشحالی، خشم و غم. در چهار داستان کتاب «احساسهای خرگوشی» با احساسهای مهم خرگوش کوچولو آشنا میشوید. راستی شما احساسات مهم خودتان را میشناسید؟
هیولای رنگها
چشمانتان را ببندید و یک هیولای رنگیرنگی و بامزه را تصور کنید. چهکسی میگوید همهی هیولاها ترسناکاند؟ آنها خیلی هم مهرباناند، فقط گاهی غمگین میشوند، عصبانی میشوند و حتی میترسند. همین هیولای توی کتاب «هیولای رنگ ها» تمام احساساتش را با هم قاطی کرده است و برای همین حسابی گیج و هاجوواج شده است. او احتیاج دارد که یک نفر کمکش کند و احساساتش را به او نشان دهد. بعد هم آنها را جدا کند و بگذارد سر جای خودش.
هیولایی که تاریکی ها را خورد
به جرئت میتوان گفت داستان تصویری «هیولایی که تاریکی ها را خورد» یکی از بهترین آثاری است که دربارهی ترس از تاریکی برای کودکان نوشته شده است. خط سیر این داستان در عین انسجام، شگفتانگیز و بینهایت غافلگیرکننده است؛ به نحوی که کودک نمیتواند حدس بزند در صفحهی بعد به کجا کشانده میشود و همین غافلگیری برایش لذتبخش خواهد بود. در این داستان، تاریکی دست کودک را میگیرد و او را به سفری دور و دراز میبرد.
من میتوانم عصبانی نشوم
کتاب «من می توانم عصبانی نشوم» از زبان پسربچهای عصبانی نقل میشود. ابتدا دلیلهای عصبانیتش را توضیح میدهد: «هیچکس با من بازی نمیکند و به حرفهایم گوش نمیدهد. ببینم تو همبازی داری؟» «همه مرا اذیت میکنند. کسی تا حالا تو را اذیت کرده؟» و در ادامه از کارهایی که دوست دارد انجام بدهد. مثل کتک زدن دیگران و مشت و لگد زدن به چیزهای دور و بر. یا حتی حرف زدن با صدای خیلی خیلی بلند. و بعد رفتار مادر را در برابر این ابراز احساسات کودک میبینیم و در نهایت باز هم از زبان او میخوانیم: «همهی آدمها عصبانی میشوند. تو هم حتما عصبانی شدهای، نه؟ این طبیعی است. اما تا وقتی عصبانی هستیم نباید کسی را بزنیم یا چیزی را بشکنیم. من میتوانم، پس تو هم میتوانی.»
سلام ترس
کتاب سلام ترس نوشته نویسنده سوئدی، یوآر تیبرگ، فرصتی بیمانند برای کودکان و بزرگسالان فراهم میکند تا دربارهی انواع ترسها با هم گفتوگو کنند. تیبرگ در این کتاب با زبانی ساده و طنزآمیز کودکان را مطمئن میسازد که نباید از ترسیدن، بترسند چون همه میترسند. هر کس به گونهای. به آنها میگوید که مامانها و باباها هم میترسند، «البته نه همیشه، گاهی». به آنها میگوید ترس وجود دارد و گاهی هم خوب است چون «ترس میتواند یادمان دهد که چه کاری را نباید بکنیم.»
در جستجوی آرامش
کتاب «در جستجوی آرامش» داستانی دربارهی ذهنآگاهی و کنترل اضطراب است. گابی گارسیا، نویسندهی این کتابِ کاربردی، تلاش میکند تا با داستانش کودکانی را پرورش دهد که از نظر اجتماعی و هیجانی هوشیارتر باشند. در انتهای این کتاب، راهکارهایی برای کاهش اضطراب کودک بیان شده است.
پاسخها