با احساس درماندگی چه کنیم؟
وقتی نمیتوانیم درباره یک موقعیت کاری انجام دهیم، ممکن است احساس درماندگی به ما دست دهد. ممکن است احساس بیقدرتی کنیم یا در شرایطی گیر بیفتیم که فکر میکنیم هیچ کنترلی یا توانایی برای بهبود اوضاع نداریم. وقتی راهی برای خروج نمیبینیم، این احساسات میتوانند تشدید شوند و توانایی ما برای تفکر واضح یا یافتن راهحلها را کاهش دهند. مغز ممکن است در پردازش احساسات پیچیده دچار مشکل شود و منجر به حس «گیر افتادن» شود که میتواند آزاردهنده و خستهکننده باشد.
احساس درماندگی ناراحتکننده است. ما میخواهیم عمل کنیم، مشکلات را حل کنیم، یا راهحلهایی برای بهبود اوضاع برای خودمان یا دیگران بیابیم. از دست دادن این توانایی میتواند منجر به احساس خشم، ناامیدی، ناراحتی، یا حتی ناامیدی شود. ممکن است حتی بخواهید دستهایتان را به نشانه تسلیم بالا ببرید زیرا نمیدانید چگونه مشکل را حل کنید. ممکن است احساس آسیبپذیری، سردرگمی و گیجی کنید. این یک آسیبپذیری است که ترسهای ما درباره تواناییمان برای کنار آمدن یا سازگاری را آشکار میکند، چرا که در این لحظه، روشهای معمول ما برای مدیریت استرس به دلیل شدت احساساتمان به نظر غیرموثر میآیند.
روبرو شدن با موقعیتی که مطابق با انتظار ما پیش نرفته است، میتواند بسیار ناخوشایند باشد و اضطراب و استرس ما را تقویت کند. احساس ناامیدی، ناامیدی یا حتی دلسردی در این لحظات طبیعی است. اما آنچه میتوانیم انجام دهیم این است که این احساسات را به حس توانمندسازی تبدیل کنیم.
به شما توصیه می شود این پنج گام را بردارید:
- در قبال احساساتتان واقعبین باشید. شما انسان هستید. احساساتتان، از جمله خشم را حس کنید. نبود کنترل در شرایط، موضوعی بسیار شخصی است، بهویژه زمانی که نتایج، شما یا جامعهتان را تحت تأثیر قرار میدهند. این احساسات معتبر و پاسخی طبیعی به احساس نادیده گرفته شدن، آسیب دیدن یا تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره هستند.
- حد و مرزها را تعیین کنید .برای درک بهتر مسائل، از منابع معتبر مطلع بمانید و دیدگاههای متوازن را جستجو کنید اما برای جلوگیری از خستگی روانی، محدودیتهایی تعیین کنید. مواجهه مداوم با وضعیتها میتواند استرس و اضطراب بیشتری به شما اضافه کند. به استراحتهای زمانبندیشده فکر کنید تا بتوانید خود را آرام کنید و راههای جدیدی برای سازگاری یا مواجهه بیابید که شامل شبکههای اجتماعی و سایر منابع خبری نیز میشود.
- از جامعه خود برای حمایت استفاده کنید. واقعاً همه ما به یکدیگر نیاز داریم تا با هم ارتباط برقرار کنیم و ارزشها و دغدغههای خود را به اشتراک بگذاریم. این میتواند دلگرمکننده باشد و به ما کمک کند ایدهها را به اشتراک بگذاریم، ابتکاراتی برنامهریزی کنیم و یکدیگر را تشویق کنیم تا به اهداف مشترک خود پایبند بمانیم.
- روی خودتان تمرکز کنید. زمانی را برای تأمل در ارزشها و اهداف خود اختصاص دهید. آنها را تمرین کنید تا تأثیر مثبتی در اطراف خود بگذارید. این کار میتواند توانمندکننده باشد و به شما یادآوری کند که همچنان بر اعمال و ذهنیت خود کنترل دارید، حتی با وجود شرایط نامساعد.
- اهداف بلندمدت تعیین کنید. از آنجا که تغییر ممکن است کند باشد، به خود یادآوری کنید که پسرفتها بخشی از فرایند هستند و فرصتهای جدیدی برای حمایت و تغییر فراهم میکنند. بر اهداف بلندمدت برای تغییرات مثبت تمرکز کنید تا حتی در شرایط سخت نیز تابآوری ایجاد کنید.
پس از یک کار سخت، امید و تعهد، وضعیتی که به نفع ما پیش نمیرود میتواند دلسردکننده باشد، بهویژه پس از آن که تلاش زیادی برای یک هدف شده باشد. ممکن است این احساس را داشته باشیم که ایدهها، ارزشها یا برنامههایی که برایمان بسیار ارزشمند بودند، رد شدهاند. این ناامیدی ممکن است همراه با احساس غم از دست دادن فرصت برای تغییر باشد. زمانی را برای پردازش این احساسات اختصاص دهید. گذر زمان، تابآوری و تعهد میتوانند به ما کمک کنند تا تمرکز خود را دوباره به دست آوریم و از درسهای آموختهشده برای تلاشهای آینده بهره بگیریم.
هر چه بیشتر احساس درماندگی کنیم، دشوارتر میشود که گامهای مؤثر برداریم یا راه های جایگزین را ببینیم. برای مبارزه با این وضعیت، سلامت روانی و عاطفی خود را حفظ کنید تا بتوانید انگیزه خود را حفظ کنید. در فعالیتهایی شرکت کنید که به شما آرامش میبخشند تا از استرس اضافی جلوگیری شود.
پاسخها