4 نشانه که بیش از حد درگیر شغل خود شده‌اید  

آیا بیش از حد درگیر کار خود هستید؟

بسیاری از افراد سخت‌کوش و حساس این الگو را تجربه کرده‌اند. سرمایه‌گذاری احساسی در کار می‌تواند محرکی برای پیشرفت و موفقیت باشد، اما اگر بیش از حد عمیق شود، انرژی شما را تخلیه کرده و منجر به فرسودگی می‌شود.  در دنیای امروزی که مرز بین زندگی کاری و شخصی کم‌رنگ شده است، شغل ما بخش بزرگی از هویت ما را تشکیل می‌دهد. اما مشکل زمانی ایجاد می‌شود که کار، کنترل کامل بر احساسات و رفتارهای ما پیدا کند.

برای تشخیص اینکه آیا بیش از حد درگیر شغل خود شده‌اید، به این ۴ نشانه‌ی مهم توجه کنید:

 ۱. انتقاد را بیش از حد شخصی می‌کنید  

اگر پس از دریافت بازخورد یا انتقاد، روزها یا هفته‌ها احساس ناامنی و ناراحتی می‌کنید، احتمالاً نمی‌توانید بین انتقاد از عملکرد و انتقاد از شخصیت خود تفاوت قائل شوید. آیا تا به حال پیش آمده که یک نظر انتقادی از مدیر خود بشنوید و تا روزها ذهنتان درگیر آن باشد؟ آیا از موقعیت‌هایی که ممکن است ارزیابی شوید، اجتناب می‌کنید؟

چگونه این مشکل را حل کنیم؟  

سعی کنید انتقاد را از دیدگاه منطقی‌تری بررسی کنید. یک برگه بردارید و آن را به چهار ستون تقسیم کنید:

  1. دقیقاً چه چیزی گفته شد؟ (بدون تفسیر شخصی)
  2. آیا انتقاد نادرست یا غیرمنصفانه است؟ (بررسی صحت آن)
  3. چه بخش‌هایی از انتقاد می‌تواند سازنده باشد؟ (نقاطی که به رشد شما کمک می‌کنند)
  4. اقدام بعدی چیست؟ (آیا باید تغییری ایجاد کنید یا فقط آن را رها کنید؟)

 ۲. ذهنتان همیشه درگیر کار است  

اگر حتی در زمان استراحت یا تفریح، ذهنتان به کار مشغول است، نشانه‌ی مهمی از سرمایه‌گذاری بیش از حد احساسی در کار است.

مثال: ممکن است بعد از ساعات کاری، ایمیل‌های خود را به طور مداوم چک کنید یا در روزهای تعطیل همچنان به پروژه‌های کاری فکر کنید. این رفتار باعث می‌شود که ذهن شما هرگز استراحت نکند و در نتیجه بهره‌وری شما کاهش یابد.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟  

1.زنگ هشدار برای پایان روز کاری تنظیم کنید.

2.دستگاه‌های کاری خود را خاموش کنید تا وسوسه‌ی چک کردن آن‌ها را نداشته باشید.

3.برای گذر از حالت کاری به حالت استراحت، یک روال مشخص داشته باشید (مثلاً نوشتن کارهای فردا، خواندن کتاب یا پیاده‌روی).

 ۳. تمایل به راضی نگه داشتن دیگران دارید  

اگر همیشه تلاش می‌کنید تا نیازهای دیگران را برآورده کنید، حتی به قیمت نادیده گرفتن خودتان، ممکن است بیش از حد درگیر شغل خود باشید.

مثال: کای همیشه احساس می‌کرد که باید مشکلات تیمش را حل کند، حتی زمانی که مسئولیت آن‌ها به او مربوط نبود. او نمی‌توانست “نه” بگوید و از درخواست کمک اجتناب می‌کرد، زیرا نگران بود که ضعیف یا ناتوان به نظر برسد.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟  

1.متوجه موقعیت‌هایی باشید که باعث نارضایتی شما می‌شوند.

2.به احساسات خود توجه کنید: آیا اغلب احساس خستگی یا بی‌قدری می‌کنید؟ این نشانه‌ی آن است که نیازهای خود را نادیده گرفته‌اید.

3.یاد بگیرید که “نه” بگویید و اجازه دهید همکارانتان نیز مسئولیت‌های خود را بر عهده بگیرند.

 ۴. هویت شما کاملاً به شغلتان وابسته است  

اگر احساس ارزشمندی شما به طور کامل از موفقیت‌های شغلی‌تان می‌آید، این یک زنگ خطر است.

چرا این موضوع خطرناک است؟ وقتی هویت شما فقط به شغل‌تان گره خورده باشد، تغییرات کاری (مانند از دست دادن شغل یا کاهش عملکرد) می‌تواند بحران هویتی جدی ایجاد کند.

مثال: برخی از افراد به محض بیکار شدن، احساس می‌کنند که هیچ هویتی ندارند، زیرا تمام ارزش خود را از موفقیت شغلی دریافت کرده بودند.

چگونه این مشکل را حل کنیم؟  

1.از خود بپرسید: “به‌جز شغلم، چه کسی هستم؟”

2.سرگرمی‌های جدید را امتحان کنید. مهارت‌هایی یاد بگیرید که ربطی به شغل شما ندارند.

3.فعالیت‌های اجتماعی و داوطلبانه انجام دهید تا ارتباط شما با هویت‌های دیگر در زندگی‌تان تقویت شود.

 راهکارهای کلیدی برای حفظ تعادل بین کار و زندگی:  

انتقادها را منطقی تحلیل کنید و از آن‌ها برای رشد خود استفاده کنید.

مرزهای مشخصی بین کار و زندگی شخصی تعیین کنید و به زمان استراحت خود احترام بگذارید.

از تمایل به راضی نگه داشتن همه دوری کنید و نیازهای خود را نادیده نگیرید.

هویت خود را فقط به شغل‌تان گره نزنید و به سایر جنبه‌های زندگی خود توجه کنید.

مقالات مرتبط

۵ راه برای تقسیم بار نامرئی در رابطه  

یک رابطه‌ی متعادل به معنای امتیاز شماری نیست، بلکه درباره‌ی ایجاد احترام، حمایت و قدردانی متقابل است. برای تقسیم بار نامرئی، هر دو طرف باید تمایل و قصد همکاری داشته باشند تا هیچ‌کس مجبور نباشد به‌تنهایی این بار را به دوش بکشد.  

پاسخ‌ها